______________
Eid-e-Fitr Festival or "Festival of Breaking the Fast"
______________
Sami Yusuf's beautiful Eid SongExtraordinary video depicting Eid celebration customs
______________
عيد فطر در شعر فارسي
از عصر سنايي و ناصرخسرو، در كنار ديگر گرايشهاي موجود در شعر فارسي، يك گرايش زهدآميز و عرفاني هم پاي گرفت. اين گرايش، در شعر عطار و مولانا جلالالدين تقويت شد و در شعر حافظ، با گرايش عاشقانه و رندانه پيوندي محكم يافت.باري، در شعر كساني كه از منظر زهد و عرفان به اين موضوع نگريستهاند، به رمضان و عيد از منظري ديگر پرداخته ميشود كه همان منظر شريعت و طريقت است.ولي براي شعري در اين منظر، مصالح بياني و اسباب مضمونسازي، در ماه مبارك بيشتر يافت ميشود تا عيد فطر. ماه رمضان سرشار است از مفاهيم مرتبط با زهد و عرفان مثل امساك، عبادت، شبزندهداري، شبهاي قدر، قرآن و ديگر ملزومات اين ماه.با اين وصف، هيچ عجيب نيست كه در اين ديدگاه، رمضان پررنگتر از عيد جلوه كند و به واقع نيز اين شاعران، بيشتر در ماه مبارك خيره شدهاند، تا عيد. اگر از عيد هم سخني به ميان آمده است، نه در تقابل، كه در ادامة رمضان است
پيشگام اين حركت، سنايي غزنوي است، با غزلي زيبا كه در وصف رمضان دارد
اي ماه صيام ارچه مرا خود خطري نيست
حقا كه مرا همچو تو مهمان دگري نيست
از درد تو اي رفته بناگه ز بر ما
يك زاويهاي نيست كه پرخون جگري نيست
اي داده به باد اين مه بابركت و باخير
مانا كهت از اين آتش در دل شرري نيست
و شكل كماليافتهاش را در شعر مولانا جلالالدين ميبينيم. مولانا به واسطة طبع پرنشاط خود، نه تنها با عيد، كه با رمضان نيز برخوردي بسيار طربانگيز دارد. گويا عيد مولانا، از آغاز ماه رمضان شروع ميشود
آمد ماه صيام سنجق سلطان رسيد
دست بدار از طعام، مائدة جان رسيد
جان ز قطيعت برست، دست طبيعت ببست
قلبِ ضلالت شكست، لشكر ايمان رسيد
و كسي كه با رمضان چنين سرشار از طرب ميشود، با عيد چه خواهد شد؟
عيد آمد و عيد آمد وآن بخت سعيد آمد
برگير و دهل ميزن، كان ماه پديد آمد
حضور رمضان و عيد در ديوان شمس و مثنوي معنوي بسيار پررنگ و باشكوه است
به واقع بهترين «رمضانيه»ها «عيدانه»هاي شعر فارسي را در آثار مولانا جلالالدين ميتوان يافت و در اين ديدگاه
معنويتگرا، ما كسي را بالاتر از او سراغ نداريم
شعرعید مولانا
عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد
برگیر و دهل میزن کان ماه پدید آمد
برگیر و دهل میزن کان ماه پدید آمد
عید آمد ره جویان رقصان و غزل گویان
کان قیصر مه رویان زان قصر مشید آمد
کان قیصر مه رویان زان قصر مشید آمد
کان قیصر مه رویان زان قصر مشید آمد
برعید زنیم این دم کان خوان و ثرید آمد
برعید زنیم این دم کان خوان و ثرید آمد
برخیز به میدان رو در حلقه رندان رو
رو جانب مهمان رو کز راه بعید آمد
رو جانب مهمان رو کز راه بعید آمد
غمهاش همه شادی بندش همه آزادی
یک دانه بدو دادی صد باغ مزید آمد
یک دانه بدو دادی صد باغ مزید آمد
بربند لب و تن زن چون غنچه و چون سوسن
رو صبر کن از گفتن چون صبر کلید آمد
رو صبر کن از گفتن چون صبر کلید آمد
بگذشت مه روزه و عيد آمد و عيد آمد
بگذشت شب هجران معشوق پديد آمد
آن صبح چو صادق شد عذراي تو وامق شد
معشوق تو عاشق شد شيخ تو مريد آمد
بس توبه شايسته بر سنگ تو بشكسته
بس زاهد و بس عابد كو خرقه دريد آمد
باغ از دي نامحرم سه ماه نميزدم دم
بر بوي بهار تو از غيب دميد آمد
بگذشت شب هجران معشوق پديد آمد
آن صبح چو صادق شد عذراي تو وامق شد
معشوق تو عاشق شد شيخ تو مريد آمد
بس توبه شايسته بر سنگ تو بشكسته
بس زاهد و بس عابد كو خرقه دريد آمد
باغ از دي نامحرم سه ماه نميزدم دم
بر بوي بهار تو از غيب دميد آمد
_________
0 comments:
Post a Comment